یکی از مراسم رایج به هنگام خشک سالی مراسم باران خواهی است. به زبان محلی این مراسم را شیلون یا شیلان مینامند. به این منظور ابتدا از اهالی محل مواد اولیه برای پخت شیر و برنج و یا آش مورد نظر آنها جمعآوری میشود در روز معین اهالی در مکان مقدسی مانند مسجد، تکیه، امامزاده و یا در اطراف درخت مقدس جمع میشوند و پس از پخت آش به وسیله زنهای محل، مراسم دعا و روضه خوانی انجام میشود و از خداوند طلب باران میکنند. پس از صرف آش مراسم به پایان میرسد. از دیگر عقاید مردم منطقه که در این زمینه به جا گذاشتند، قراردادن پایهی منبر در آب و یا ریختن آب به روی فردی سید است.
آفتابخواهی :
اگر بارندگی زیاد باشد، برای این که باران بند بیاید، نام هفت یا چهل کچل را بر کاغذ مینویسند و آن را به بندی آویزان میکنند تا باد بخورد و باران قطع شود. یا با خواندن دعا و نذورات مختلف از خداوند طلب آفتاب و درآمدن خورشید میکنند. در روستای کرات کیاسر شهرستان ساری، اگر باران ببارد و مانع فعالیت کشاورزی شود، زنهای روستا به طور جمعی شعر زیر را میخوانند: باران کو، باران بیپایان کو، گندم که زیر خاکه، از تشنگی هلاکه، یا حضرت سلیمان، روز آفتاب و شب باران. در روستا ولویه کیاسر ساری هنگامی که باران به مدت چندروز ادامه داشته باشد برای بند آمدن آن بچههای روستا قوطیهای حلبی را به نخی میبندند و دو سر نخ را میگیرند و در کوچههای محل راه میروند و دسته جمعی شعر زیر را میخوانند: قوطی قوطی آفتاب کن، یک مشت برنج تو آب کن، ما بچههای گرگیم، از سرمایی بمردیم، یا قرآن، یا کتاب فردا بشه آفتاب. در روستای کلیج کلا دودانگه در هنگام بارش زیاد باران، بچههای محل لباس کهنه میپوشند و با جارو و گل و لای کوچهها را به هم میزنند و میخوانند بابروم بابروم، امروز آفتاب فردا آفتاب پیرا (پس فردا) آفتاب. آنگاه افراد هر خانواده به بچهها مواد غذایی و یا شیرینی میدهند. در روستای علیآباد دودانگه، وقت بارش زیاد باران اهالی محل پارچهای را از امامزاده شاهزاده حسین میربایند، پس از آفتابی شدن هوا آن پارچه را به اضافه پارچه دیگر به امامزاده پس میدهند.
ظل بیتن zel bayten یا گرفتن ماه و خورشید:
گرفتگی ماه و خورشید را ظل zel (تاریکی) مینامند و معتقدند که اژدهایی جلوی آن را گرفته است در این حالت برای رهایی و برطرف شدن تاریکی از ماه به پشت بام ها میروند بر ظرف مسی میکوبند و با تفنگی تیراندازی میکنند. علاوه بر اینها نماز آیات میخوانند و دعا میکنند.
گره ونی gare vani: یا گهواره بندی
در بیشتر نقاط شهری و روستایی استان، رسم بر این است که در دهمین روز تولد نوزاد، عدهای از بستگان و آشنایان برای صرف ناهار دعوت شوند. پس از صرف ناهار و چای و شیرینی مادر بزرگ و یا قابله کودک را در گهواره میبندند. در بعضی مناطق اگر نوزاد فرزند اول باشد، این وظیفه را مادر بزرگ مادری به عهده میگیرد. سپس مدعوین پولی به عنوان هدیه در گهواره طفل میگذارند. در بعضی از روستاهای شهرستان نور پس از خوابانیدن نوزاد در گهواره، بستگان مادری نوزاد، روی گهواره گردو یا نبات میشکنند و یا گهواره را چندبار به شدت تکان میدهند این کار به این دلیل انجام میشود که اگر در طول زندگی بین پدر و مادر نزاعی رخ داد، گوش طفل به سر و صدا عادت کرده باشد.
دنون سری danon sari: دندانسری
یکی از مراسم دوران کودکی مراسم دندان سری است که همزمان با ظاهر شدن اولین دندانهای طفل برگزار میشود. در این مراسم مادر کودک شیر برنج یا اصطلاحاً شیر آش sire as و یا آشی که انواع حبوبات در آن وجود داشته باشد میپزند و کاسهای از آش را به خانهی فامیلها و دوستان میدهد. معمولاً رسم است که افراد هنگام پس دادن کاسه، هدیهای مانند جوراب، روسری یا پول در آن میگذارند.
عاروسی arose: یا مراسم ازدواج
خواستگاری از دختر توسط اقوام نزدیک داماد صورت میگیرد. بعد از رضایت خانواده عروس فردای آن شب غذا و شیرینی تهیه دیده، برای خانواده عروس میفرستند.
اره گیرون are giron:
برای مراسم اره گیرون یا بله برون به خانه عروس میروند و با دادن انگشتر به عروس در واقع او را برای پسر شان نشان میکنند. در همان شب بله برون میزان شیربها (زر zar) را نیز معین میکنند. بعد از این مراسم دوران نامزدی آغاز میشود که معمولاً از 6 ماه تا 2 سال طول میکشد. چند روز مانده به عروسی مقدمات آن را فراهم میسازند. به خرید میروند و برای عروس داماد پیراهن، پارچه، و ... میخرند. برای دعوت کردن مردم به عروسی، زنی را به عنوان خورگیر kaver gir یا خبر گیر به خانههای مردم میفرستند تا همگی را برای عروسی دعوت نماید. یک روز قبل از جشن از خانه داماد تمام مخارج جشن عروسی از قبیل برنج، مرغ، گوشت، روغن به نام خرج بار، را بار اسب میکنند و همراه چند گوسفند، پایکوبان به خانه عروس میفرستند. مردم نیز کمکهایی به نام سوری در مجمعهای مسی گذاشته و روی آن را با پارچههای رنگی میپوشانند و آن را بر سر گرفته به خانه داماد میبرند.
جهاز عروس را یک روز قبل از عروسی به خانه داماد میبرند.
حناونه شو hena vane so: یا شب حنابندان
شب قبل از عروسی حنابندان میگیرند. مراسم حنابندان در خانه عروس برگزار میشود. اکثر مهمانان آن را دختر و پسرهای دم بخت تشکیل میدهند. در این شب داماد به همراه دوستان و خویشاوندان با تهیه چند مجمعه majme که حاوی میوه، شیرینی محلی، تنقلات و حنا است به خانه عروس میروند تا مراسم حنا بندان را با رقص و پایکوبی برگزار کنند. پس از اینکه به دست و پای عروس و داماد حنا بستند، از حنای باقیمانده در دست دختران و پسران دم بخت قرار داده تا بختشان باز شود.
صبح روز حنابندان، عروس و داماد جداگانه با جشن و پای کوبی به حمام میروند. دلاک در حمام به عروس و داماد شربت و شیرینی میدهد و اسپند دود میکند. سپس عروس و داماد جداگانه سوار بر اسب، همراه دوستان به خانه میروند.
بعد از ظهر عروسی داماد به همراه فامیل و دوستان برای آوردن عروس به طرف خانه عروس راه میافتد. داماد از قبل اسبی را تزیین میکند تا عروس را روی آن بنشاند. وقتی به خانه عروس رسیدند، خانواده عروس با نقل و شیرینی و دود کردن اسپند به استقبال آنها میرود. پدر یا برادر عروس، نانی را به کمر عروس با شال سفید یا سبز مینشانند. به این نیت که اولین فرزندشان پسر باشد و پسر بچهی دیگری آیینه به دست، جلوی اسب عروس راه میافتد. در بین راه دوستان داماد با پایکوبی و تیراندازی، در شادمانی سهیم میشوند. گاهی نیز با گذاشتن مسابقه اسب دوانی بر شور و شادی عروسی میافزایند. وقتی که به در خانه داماد رسیدند، داماد از اسب پیاده شده نارنج، انار، یا سیبی، را در دست میگیرد و به سمت عروس پرت میکند. عروس باید آن را بگیرد و سپس آن را با هم بخورند.
عروس ابتدا وارد خانه نمیشود، مگر اینکه پدر داماد سکهای یا یک راس گاو و یا زمینی را به عنوان رونما یا پاناز به عروس بدهد. وقتی عروس وارد حیاط خانه شد، مادر و خواهرهای داماد اسپند دود میکنند و نقل و نبات و شیرینی به همراهان میدهند. تمام مهمانان شام را در خانهی داماد میخورند و پس از خوردن شام، آنجا را ترک میکنند. تنها زنی به نام عروس مار همراه عروس میماند. صبح روز بعد از عروسی، عروس باید صبحانه را آماده کند و به خانواده داماد بدهد. خانواده داماد نیز لباس، پول، پارچهای را به عنوان خلعت به عروس میدهند.
زن مار سلام zan mar selam: مادر زن سلام
سه روز بعد از عروسی، عروس و داماد به عنوان سلام به مادرزن، به خانه عروس میروند که به آن «زن مار سلام» میگویند. مادر عروس نیز اهل فامیل را دعوت میکند و تدارک شام میبیند. در آن شب، عروس دستمالهای کوچکی را که با گلاب عطرآگین کرده به اهل فامیل هدیه میکند. میهمانان نیز مبلغی پول به عنوان رونما به عروس میدهند.
مراسم ماه محرم :
کلیه تکایا مساجد و خانه ها از چند روز پیش از ماه محرم سیاه پوش میشوند و از روز اول ماه محرم مراسم عزاداری آغاز میشود. مردم در دسته و هیأتهای زنجیر زنی و سینه زنی به مساجد و تکایا میروند و کسانی که نذر دارند، نذورات خود را اعم از آش خرما، شربت، و غذا. . بین مردم پخش میکنند.
در روستای نوا از شهرستان آمل، مراسم نخل گردانی، معمول است. از روز اول تا هفتم مردم به عزاداری میپردازند و سعی دارند تا در این روز کلیه نذورات خود را ادا کنند. در روز هفتم همه مردم به کنار نخلی میروند و به آن سلام میکنند. اعتقاد بر این است که نخل تابوت امام حسین (ع) است. در روز هشتم نخل را بیرون میآورند و در محلهها میگردانند. مردم نیز همراه نخل میروند به این مراسم اصطلاحاً نخل گردانی میگویند. کسانی که نذر شیر دارند، در روز هشتم، نهم، دهم، همراه نخل گردانی شیر بین مردم پخش میکنند. نخلها را به در هر خانه که میبرند صاحبخانه نذر خود مانند شربت، خرما، شیر، دودکردن اسپند را به جا میآورد. اگر نذر قربانی داشته باشند، قربانی میکنند.
در روز نهم و دهم محرم همین مراسم صورت میگیرد. در شب دهم عاشورا، که شام غربیان است، نخل را دور محله میگرداند و همه مردم پا برهنه و شمع به دست همراه نخل به امامزاده میروند و تا صبح به سینه زنی و عزاداری میپردازند. تا چند سال پیش مراسم تعزیهخوانی نیز در محرم برگزار میشد. امروزه در روستاها کم و بیش تعزیه خوانده میشود.
آداب ماه رمضان :
ماه رمضان به ماه مبارک نام برده میشود. چون ماه تهذیب نفس و اخلاق است و همه سعی دارند که با ادای فرایض دینی و برپایی نماز جماعت از ثواب این ماه بیشتر بهرهمند شوند. در این ماه صله رحم را به جای آورده و به فقرا و محرومان و آشنایان افطاری میدهند. در شبهای قدر و احیا که شب نزول قرآن است. در روضهخوانی شهادت حضرت علی (ع) شرکت کرده به سوگواری میپردازند. زنان و مردان شبهای قدر را احیا نگه میدارند تا صبح بیدار میمانند. دعا میخوانند و قرآن، بر سر میگذارند.
در روز عید فطر پس از انجام نماز روز عید فطر، مردم مبالغ فطریه خود را به افراد مستحق میدهند. اگر کسی در خانهای مهمان باشد، فطریه آن به عهده صاحبخانه است که معمولاً به تعداد نفرات مبلغی را درنظر میگیرند.
عید غدیر :
در این روز که خاص عید سادات است مردم به دیدن سادات میروند. و سکهای را به عنوان ته کیسه یا پارچه سبز و سفید رنگ از دست سید یا سیده به عنوان تبرک دریافت میدارند.
عید قربان :
در این روز گوسفند یا بره قربانی را حنا میبندند و تا آفتاب نزده قربانی میکنند. کسانی که نذر دارند، به هر نیتی که باشد انگشت به خون میزنند و به پیشانی میمالند. همچنین اعتقاد دارند در روز عید قربان بعد از قربانی کردن نباید از خانه خارج شوند و سرکار بروند. در منزل هم کاری انجام نمیدهند تا قربانی آنها رد بشود.
مراسم مرگ :
در صورتیکه یکی از افراد فوت کند، برای شستن و تشیع جنازه از طرف مسجد به اهالی محل اطلاع داده میشود. پس از دفن متوفی اهالی به دور قبر نامبرده جمع شده و زنان به مویه میپردازند و با خواندن سرودههای دردناکی فیالبداهه به زبان جاری میسازند. اصطلاحاً نواجش nevajes داده و بر مرده خویش میگریند.
در شب اول مراسم، اهالی محل در خانههای خود غذا را پخت میکنند و به تکیه محل میآورند. این کار به این دلیل صورت میگیرد که به خانواده متوفی جهت پذیرایی از میهمانان که از راه دور آمدهاند، کمک شود.
در شب سوم یا هفتم مراسمی از طرف خانواده متوفی برگزار میشود که که معمولاً بهصرف ناهار میباشد. در شب چهلم و همچنین سالگرد فوت نیز چنین مراسم مشابهی صورت میگیرد. مردم این منطقه در دوران حیات خود وصیت نامهای تنظیم میکند و در آن دو فرد را یکی بهعنوان وصی خود و دیگری را بهعنوان ناظر وصی خود معرفی میکند که این افراد معمولاً از پسران آن فرد انتخاب میشوند. وظیفه وصی برگزاری مراسم ختم و تقسیم ارث مطابق با وصیتنامه میباشد. ناظر نیز نظارت بر انجام مفاد وصیتنامه را بهعهده دارد.
نوروز خوانان معمولاً پانزده روز قبل از فرا رسیدن عید نوروز به داخل روستاها میآیند و با خواندن اشعار در مدح امامان ترانههای محلی، طلیعه سال نو را به آنان مژده میدهند. نوروز خوانان چند نفر هستند که یک نفر اشعار را میخواند، یک نفر ساز میزند، نفر دیگر که به آن کوله کش kolekas (بارکش) میگویند به در خانههای مردم میرود و میخواند:
باد بِهارون بیَمُو bade beharo biyamo
نوروزِ سِلطون بیَمُو noroze selton biyamo
مژده هادین به دوستان mozde hadin be dostan
گُل به گلستون بیَمُو gol be goleston biyamo
یا اینکه همین مضامین را با عبارات زیر میسرایند:
بهار آمد بهار آمد خوش آمد
علی باذولفقار آمد، خوش آمد
شما را سال نو باشد مبارک
صاحب خانه نیز با دادن پول، شیرینی، گردو، تخم مرغ و نخود و کشمش از آنان پذیرایی میکند.
چهارشنبه سوری :
از مراسم به جامانده در ایران زمین، چهارشنبه سوری است که در آخرین چهارشنبه هرسال برگزار میشود. صبح روز چهارشنبه آش هفت ترشی، درست میکنند. آشی که هفت نوع ترشی مانند آب نارنج، آب لیمو، آب انار، سرکه، گوجه سبز، و آب ازگیل (اُو کِنِس ou kenes) در آن میریزند و بعد از آماده شدن بین همسایهها پخش میکنند. این آش به آش آخر چهارشنبه معروف است. در آخرین چهارشنبه سال زنان تدارک آش ترشی را میبینند که در نوع خود بینظیر است و جنبهی تبرک و شفابخشی دارد. در این آش از چندینگیاه استفاده میشود، از شکوفههای آلوچه گرفته تا بِچا بِچا beca beca(گل پامچال وحشی) و گل بنفشه و سبزیهای گوناگون دیگر. یک پای ثابت این آش حتما گَزَنه میباشد. احتمالاً ترشی آش اظهار دلسردی از سال کهنه میباشد. از قدیم الایام این آش ترش را در روز سوم مرده ها طبخ میکردند و به همه مهمانان علاوه بر طعام، آش ترش هم میدادند که این هم نشانه تنفر از غم و ناراحتی بود. در هر صورت مردم این منطقه، آش ترش آخرین چهارشنبه سال را به نیت مردگان خود خیرات میکنند. اگر کسی به خاطر اشتغال زیاد موفق به پختن این آش نشود، حتماً سهمی از آش همسایهها و یا اقوام خود میبرد. در غروب آن روز با آرزوی شادی و خوشی برای خود و خانواده خود از روی آتش میپرند و عبارت زیر را میخوانند:
هنگام تحویل سال افراد خانواده دور سفره هفت سین که با ظرافت و سلیقه خانم خانه چیده شده مینشینند و در حالیکه پدر خانواده دعای تحویل میخواند منتظر سال نو میشوند. در گذشته که امکانات ارتباطی مانند رادیو و تلویزیون نبود با تیراندازی یا گفتن اذان سال جدید را به همه اعلام میداشتند. بعد از این که سال نو شد کسی که به عنوان مادرمه یا مارمه کر marme kar (کسی که سال را تحویل میکند) انتخاب شده با مجمعی که در آن قرآن، آیینه، آب، سبزه و شاخههای سبز جوان قراردارد وارد خانه میشود چهارگوشه اتاق ها را آب میپاشد قرآن را کنار سفره هفت سین میگذارد و شاخههای سبز (درخت آلوچه) را به این نیت که سال سرسبز و خوش و خرمی برای خانواده باشد، جلوی در اتاق آویزان یا روی طاقچه اتاق میگذارد. دراین روز مادر خانه، غذای عید، سبزی پلو با مرغ یا گوشت درست میکند. علاوه بر آن غذایی به عنوان خیرات برای اموات میپزند و بین مردم پخش میکنند. در غروب شب اول سال به این اعتقاد که چراغ خانه آنها همیشه روشن و نورانی باشد، به سر در خانهها شمع یا شعله آتش آویزان میکنند.
جشن نوروز ماه :
مردم مازندران در اواسط مرداد ماه جشنی به نام نوروز ماه دارند. وقتی که اولین محصول برنج زودرس رسید، بعد از جمع آوری و درو با همان برنج غذا درست میکنند و درخارج از روستا جشن پایان کار میگیرند. این مراسم درست مانند سیزده به در است و اعتقاد دارند که این روز را حتماً باید بیرون از روستا به سر برد، در واقع این جشن یک نوع سپاسگزاری به درگاه خداوند است.
ـ جشن خرمن پس از جمعآوری محصولات کشاورزی در خارج از روستا در زمینهای مزروعی صورت میگرفت.
مراسم تیرماه سیزده: (روز آرش کمانگیر مازنی) :
جشن تیرماه یا جشن تیرگان که در زبان محلی به آن «تیرما سیزده شو tirmah sizdeh so» گفته میشود، همان جشن معروف ایرانیان باستان است که در تاریخ باستانی طبری مصادف با دوازدهم آبان ماه میشود. در رابطه با تاریخچه این جشن نیز روایات مختلفی وجود دارد. برخی پیروزی کاوه بر ضحاک و جشن مهرگان را مبنای جشن میدانند و برخی از مردم معتقدند که تیرگان شب تولد حضرت علی (ع) است ولی برخی نیز معتقدند که جشن تیرما سیزه شو یکی از کهنترین جشن ایرانیان و مردم استان مازندران میباشد و ارتباطی به تولد حضرت علی (ع) یا اسلام ندارد. این جشن در تاریخ پیش از اسلام در ایران بزرگ وجود داشته است. در تیرما سیزده شو با برپایی آیینهای ویژه و آماده کردن خوراکیهای سیزدهگانه جشن گرفته میشود. همه خانوادهها در این شب کنار هم جمع میشوند و تا پاسی از شب به خوردن تنقلات و گوش دادن به قصه و افسانههای بزرگترها سپری میشود. در گذشته در غروب روز سیزده جوانان هم با در دست داشتن چند ترکهای بلند با کیسهای به انتهای آن بسته شده است، همراه کودکان به در خانهها رفته و با سر و صدا و کوبیدن چوب به در خانهها و لالبازی و گاهی همراه با خواندن شعر:
لال بیَمو، لال بیَمو lal biyamo
پارسال و پیرار بیَمو، parsalo pirar biyamo
چِل بَزِن دیگِ بَزِن، cel bazen dige bazen
لال اِنِه لالَک اِنِه lal ene lalk ene
سال و ماه ارزون بوه salo mah arzon bave
لال مار رسوا نَوِ، لال اِنِه لالَک اِنِه lale mar resva nave, lal ene lalek ene
پار بورده امسال انه par borde emsal ene
از صاحب خانه تقاضای هدیه میکنند. و صاحبخانه هم اغلب به آنها پول، میوه و شیرینی میدهد. در این شب افزون بر خوراکهایی که مناسب مهمانی است بنابر رسم خوراکیهای ویژهای نیز تدارک دیده میشود. بعضی هم برای این جشن خوراکیهایی تهیه میکنند که به لهجه محلی به آن «کاچی kaci» میگویند که نوعی حلوا میباشد. و شیریـنی دستی به نام «پِتی بَزه نون peti baze non» و شیریـنی دیگری به نام «کماج» میباشد. گردو و سنجد و شیرینی و میوه و چای را میگذارند و افراد خانواده دور آن جمع میشوند. شگون چوب خوردن از لال نیز از دیگر مراسم مخصوص این جشن است. به گونهای که در این شب شخصی با لباس مبدل، دستمالی به سر بسته و صورتش را سیاه میکند و مانند لالها با کسی حرف نمیزنـد. این شخـص که او را لال، لال مـار و لال شیـش
lal s ?is ?میگویند با همراهی چند نفر وارد خانههای محل میشود و با چوب و ترکهای که در دست دارد، ضربهای به ساکنان خانه میزند. مازندرانیها آمدن لال را به خانه و کاشانه خود به فال نیک میگیرند و باور دارند که «لال» هر کس را بزند تا سال دیگر مریض نمیشود.
آیین سنتی 26 عید ماه :
آیین ویژه سنتی 26 عید ماه طبری هر سال در تاریخ 28 تیرماه شمسی در بیشتر نقاط این استان برگزار میشود. در روستای امامزاده حسن سوادکوه این مراسم با آداب خاصی انجام میشود این رسم به جشن مردگان نیز معروف است. بر اساس سنت رایج و باورهای مردم در زمانهای قدیم فریدون پادشاه پیشدادی به خونخواهی پدرش، ضحاک پادشاه را سرنگون میکند. مردم خبر این پیروزی را در شب با آتش زدن بوتهها به یکدیگر اطلاع میدهند. و فردای آن روز با برپایی جشن و مسابقه کشتی، این پیروزی را گرامی میدارند.
امروزه نیز مردم از نقاط مختلف به امامزاده حسن میآیند و علاوه بر خیرات کردن برای اموات خود و روشن کردن شمع روی مزارها، تماشاگر مسابقه کشتی سنتی لوچو میشوند. در این روز کشتیگیران سوادکوه در این محوطه گرد میآیند و به مصاف هم میروند. در مناطق جلگهای جشن مردگان در آرامگاهها برگزار میشود.
مراسم ورف چال (برف + چاله = برف در چاه ریختن) varfe cal
یکی از مراسم قابل توجه در ارتباط با آب در روستای اسک واقع در جاده هزار مراسم ورف چال است. این مراسم در یکی از روزهای جمعه در فاصله اول تا پانزده اردیبهشت ماه که آخرین برفهای زمستانی در حال ذوب شدن است. انجام میشود. تاریخ اجرای این مراسم قبلاً از طرف بزرگان محل به اطلاع عموم رسانده میشود. در این روز کلیه مردان محل جهت انجام مراسم ورف چال واقع در دامنه کوه دماوند پس از صرف صبحانه با همراه داشتن غذای ظهر و بساط میوه و چای از روستا خارج شده و امور روستا در این روز در دست زنهای محل است که با اجتماع در مساجد و نقاط دیگر به اجرای برنامههایی مانند عروس و داماد شاه وزیر بازی و ... سرگرم هستند. از ورود هر مردی به داخل روستا جلوگیری میشود در صورتی که مردی به تذکرات و اخطار آنها توجهی نکند و داخل روستا شود، به شدت با چوب به وسیله زنهای محل تنبیه میگردد. مردان روستا پس از رسیدن به محل ورف چال که از دوران گذشته چاهی درآنجا برای جمعآوری برف به وسیله شخصی به نام سید حسن ولی حفر شده و مقبره او نیز در روستای نیاک محل زیارت اهالی منطقه است، اقدام به جداکردن قطعات برف از کوه میکنند و هر کس به توانایی خود مقداری از قطعات آخرین برف زمستانی را به داخل چاه میریزد. پس از پرشدن چاه از برف و پوشانیدن در چاه مردان به صرف ناهار و چای و میوه در اطراف چاه میپردازند و نماز به جا میآورند. سپس همگی به روستا باز میگردند.
این مراسم ریشه در مبارزه با کم آبی برای مسافران و دامها در فصل تابستان دارد. با توجه به این که منطقه مورد بحث در گذشته یکی از مناطق دامداری محسوب میشد. دامدارها برای تامین آب مورد نیاز دامها در فصل تابستان که برفهای روی کوه آب میشد، اقدام به ذخیره برف در این چاه میکردند تا در موقع کم آبی، آب مورد نیاز دامها را فراهم کنند. امروزه منطقه مورد بحث اهمیت گذشته خود را از نظر پرورش دام از دست داده ولی این سنت قدیمی همچنان در بین اهالی محل ادامه دارد.
گت چله شو gate cle so: یا شب یلدا: (یلدا به معنی تولد/ تولد مهر تولد میترا)
شب اول زمستان را گت چله مینامند. در این شب بنا به سنت دیرین همه افراد خانواده دور هم جمع میشوند و با خوردن هندوانه ماست و میوه و آجیل سرمای فصل زمستان را از خود دور میکنند. اعتقاد بر این است که با خوردن ماست یا هندوانه در شب یلدا، هرگز در زمستان سردشان نخواهد شد. در این شب دختران دم بخت با پوشاندن صورت خود از هفت خانه چیزی میگیرند. اگر کسی آنها را ندید و نشناخت حتماً به آنچه نیت کردهاند، خواهند رسید.