من از آنچه نمی دانید نمی ترسم؛ اما بنگرید در آنچه می دانید چگونه عمل می کنید . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
گردشگری مازندران
استان مازندران
دوشنبه 92 دی 23 , ساعت 1:17 عصر  

 

استان مازندران

موقعیت جغرافیایی استان مازندران :

استان مازندران در شمال کشور و با وسعتی معادل 4/23756 کیلومتر مربع حدود 46/1 درصد از مساحت کشور را در بردارد. دریای خزر در شمال، استان‌های تهران، سمنان، البرز و قزوین در جنوب و استان‌های گیلان و گلستان به ترتیب در غرب و شرق این استان زیبا قرار دارند.

براساس آخرین تقسیمات کشوری دارای20 شهرستان به نام‌های آمل، بابل، بابلسر، بهشهر، تنکابن، جویبار، چالوس، رامسر، ساری،سیمرغ، سوادکوه، قائمشهر، گلوگاه، محمودآباد، میاندرود، نکا، نور، نوشهر، فریدونکنار و عباس‌آباد، 56 شهر، 49 بخش، 113 دهستان و 3697 آبادی می‌باشد.

آب و هوای مازندران، معتدل و مرطوب (معروف به معتدل خزری) است. امتداد کوههای البرز در جنوب، نزدیکی به دریا و پوشش گیاهی از دلایل اصلی تعدیل آب و هوای این منطقه است.

مازندران از لحاظ طبیعی به سه قسمت اصلی کوهستانی در جنوب، میان بند در وسط و جلگه‌ای در شمال تقسیم می شود. شیب ناهمواری‌های آن از غرب به شرق به موازات دریای خزر است. رشته کوه البرز با رودهای کوچک و بزرگی که درامتداد شمالی ـ جنوبی آن جریان دارند، به سه منطقه غربی، مرکزی و شرقی تقسیم شده است.

بر اساس سرشماری سال 1390، جمعیت استان مازندران بالغ بر 3073943 نفر می‌باشد. کل جمعیت نقاط شهری برابر 1682152 و کل جمعیت نقاط روستایی برابر 1391786 نفر می‌باشد.

اهالی مازندران به زبان‌های فارسی و مازندرانی تکلم می‌کنند. گویش مازندرانی، بازمانده‌ی زبان ایرانیان قدیم (پارسی میانه) است که تقریباً در همه جای استان متداول است. 7/99 درصد جمعیت استان را مسلمانان شیعه تشکیل می‌دهند.

مازندران تنها استانی است که با سه محور هراز، کندوان و سوادکوه با مرکز کشور مرتبط بوده و سه فرودگاه ساری، نوشهر و رامسر، ارتباط هوایی آن را با سایر نقاط برقرار ساخته وعبور راه آهن سراسری از آن نیز بر اهمیت استان افزوده است. علاوه بر آن جاده ساحلی از رامسر تا بابلسر به طول 220 کیلومتر و با فاصله 10 الی 300 متر از کنار دریا می‌گذرد. 

آنچه که مازندران را از سایر مناطق مختلف ایران متمایز می‌کند، موقعیت طبیعی و جغرافیایی آن است. وجود دریای مازندران (کاسپین) با ساحل زیبا و مناسب به ‌همراه برخورداری از دامنه‌ها و پارک‌های جنگلی و کوهستانی، وجود قله‌ی دماوند با 5670 متر ارتفاع معروف به بام ایران، غارها، آبشارها، رودخانه‌ها، آب‌های متعدد سرد و گرم معدنی، چشمه‌ها، تالاب‌ها به ویژه شبه جزیره میانکاله در بهشهر، این منطقه از کشور ایران را به مجموعه‌ای متنوع برای زندگی و حتی استفاده‌ی گردشگران با انگیزه‌های مختلف بدل نموده است.

پیشینه‌ی تاریخی مازندران:

مازندران با توجه به شرایط اقلیمی و زیست محیطی مساعد از موقعیتی مناسب برای اسکان گروه های اولیه برخوردار بود. نتایج به دست آمده ازتحقیقات باستان شناسی هیئت های ایرانی و خارجی تاریخ حضور گروه های اولیه در استان را 100 هزار سال پیش نشان می دهند. توسعه فرهنگی و پیشرفت روزافزون در هزاره سوم قبل از میلاد موجب شد تا برای نخستین بار مازندران در 4500 سال پیش مراحل ورود به دوران شهرنشینی را طی کند . اگر چه در دوران های باستان، نامی از مازندران در کتیبه ها مشاهده نمی شود، ولی در کتیبه‌ی بیستون سرزمین مازندران به نام پشتخوارگی و در اوستا پزشخوارگر آمده است، که احتمالاً همین مازندران فعلی است. همزمان با فتوحات مسلمانان از سلسله‌های پادوسبانان، آل باوند و افراسیابیان نام برده شده است که در طبرستان یا قسمتی ازآن حکومت می‌کرده‌اند و استقلال نسبی داشته‌اند. مورخان درباره ی‎ورود مسلمین به طبرستان وحدت نظر ندارند. بنا به قول عده‌ای از نویسندگان درسال 30 هجری قمری، زمان خلافت عثمان، اولین‌بار سعد بن عاص حاکم کوفه در صدد فتح طبرستان برآمد و سرانجام سواحل طبرستان، رویان و دماوند را به تصرف خود درآورد. در زمان مروان بن محمد (132ـ 126 هـ. ق) آخرین خلیفه ی بنـی ـ امیه، اهالی طبرستان علیه حکام عرب سر به شورش برداشتند. در دورهی‎‎‎خلافت ابوالعباس سفاح (136 ـ132 هـ. ق) اولین خلیفه عباسی ـ یکی از عاملان وی رهسپار طبرستان شد و با اهالی آن منطقه از طریق صلح و مدارا کنار آمد، لیکن در دوره‌ی خلافت ابوجعفر منصور (158 - 136 هـ. ق) دومین خلیفه عباسی مردم طبرستان برای چندمین بار سر بـه شورش برداشتند. سرانجام طبرستان کاملاً تحت اطاعت اعراب درآمد، بعد از آن نیز در سرزمین طبرستان مانند سابق، مسکوکاتی با خط پهلوی ضرب شد. سرانجام درسال 167 هجری قمری ونداد هرمز سلسله‌ی مستقلی در طبرستان تاسیس کرد.

درقرن چهارم و پنجم هجری، طبرستان میدان کشمکش سلسلهی‎آل زیار و آل بویه از یک طرف و سامانیان و غزنویان از طرف دیگر شده بود، اغلب اوقات طبرستان تحت حکومت امرای آل زیار بود. درسال 426 هجری قمری، سلطان مسعــود غزنـــوی از طریق گرگان وارد طبرستان شد و صدمات و خسارات جانی و مالی زیادی به اهالی آن سامان وارد آورد. هنوز این خرابهها ترمیم نشده بود که طغرل اول مؤ‎ْسس سلسله سلجوقی به گرگان و طبرستان حمله ور شد و در سال 606 هجری قمری طبرستان از جمله کبودجامه به دست سلطان محمد خوارزمشاه افتاد و اسپهبد کبودجامه به نام رکن‌الدین کبودجامه و فرزندانش به دست سلطان محمد خوارزمشاه اسیر شدند. زمانی که سلطان محمد خوارزمشاه از نبرد با سپاهیان مغول فــرار می‌کرد، رکن‌الدین، مغولان را به جایگاه سلطان محمد هدایت کرد و به اثر این خوش‌خدمتی، از طرف مغولان به حکومت کبودجامه رسید و سرانجام توسط تیموریان بساط حکمرانی آن‌ها نیز برچیده شد. بعد از درگذشت امیرتیمور، سادات مرعشی با کسب اجازه از شاهرخ میرزا (850 – 807 هـ. ق) به مازندران برگشتند و به عنوان باج‌گزار این نواحی سلطنت کردند.

سرانجام در زمان سلطنت شاه عباس اول به طور کلی قدرت سادات مرعشی از بین رفت. پس از برچیده شدن بساط حکومت ملوک‌الطوایفی طبرستان که تا سال 1006 هجری قمری ادامه داشت، این منطقه تحت نظارت شاه عباس اول و سلاطین بعدی سلسله صفوی قرارگرفت. شاهان صفوی هرسال به کرات به عنوان شکار و یا پس از احـداث فرح‌آباد جهت استراحت به این منطقه سفر می‌کردند.

نادرشاه افشار برای مقابله با دشمنان به ویژه دشمنان شمالی و روس‌ها، در مازندران یک کارخانه‌ی کشتی‌سازی دایرکرد و به رونق هرچه بیشتر منطقه افزود. ازدوره‌ی فتحعلی‌شاه قاجار به منطقه سرسبز و زیبا و دل‌انگیز مازندران، به‌عنوان یک منطقه استراحتی ـ تفریحی توجه گردیده و ناصرالدین‌شاه طی دوسفر دستور تعمیر راه‌ها و کاروانسراها را صادر کرد. در دوران سلطنت پهلوی منطقه‌ی مازندران مانند سایر مناطق کشور از راه‌های ارتباطی برخوردار شد و به علت شرایط محیطی و آب و هوای معتدل، چشم‌اندازهای زیبا، نزدیکی‌اش به تهران، محل استراحت و تفریح قسمت اعظم مردم کشور شد.

وجه تسمیه‌ی نام مازندران :

عده ای از مورخان و نویسندگان، ریشه واژه‌ی مازندران را از کلمه «ماز» به معنی «دژ» می‌دانند. در تاریخ آمده که مردم به فرمان «مازیار بن قارن» سردار معروف طبرستان، برای جلوگیری از نفوذ اعراب در نقاط حساس این منطقه به احداث دژ پرداختند و مازندران را به صورت (ماز + اندرآن) به معنی «دژ در آن» می‌شناختند. به گزارش «ابن اسفندیار» مازندران در اصل «موزاندرون» یعنی ولایت «درون کوه موز» بوده است.

حجازی کناری می‌نویسد: بعید نیست که مازندران، محل سکونت آریایی‌های مهاجر، نام خود را از خدای خود «ایندر» گرفته ‌باشد. در این‌صورت مازندران از دو جزء «ماز» و «ایندر» تشکیل می‌شود. «ماز» به صورت‌های مز، لها، مهی، مزی به معنی بزرگ، و ایندر (Indar)، نیز نام خدای آنان بود. بنا بر این طبق این تعریف مازانداران یا مازندران به معنی "سرزمین خدایان" یا "سرزمین خدا" می باشد.

 

 


 

 


نوشته شده توسط سید | نظرات دیگران [ نظر] 
درباره وبلاگ

گردشگری مازندران

سید
اوقات شرعی
فهرست اصلی
بازدید امروز: 56 بازدید
بازدید دیروز: 17 بازدید
بازدید کل: 107361 بازدید

شناسنامه
صفحه نخست
پست الکترونیک
پارسی بلاگ
نوشته های پیشین

دی 92
لوگوی وبلاگ من

گردشگری مازندران
لینک دوستان من

هیات خاتم الانبیاء بهشهر 3
هیات خاتم الانبیاء بهشهر 1
هیات خاتم الانبیاء بهشهر 2
سازمان گردشگری کشور
اداره کل گردشگری مازندران
اشتراک در خبرنامه

 
لیست کل یادداشت های این وبلاگ

گردشگری مازندران 1
گردشگری مجازی مازندران 5
گردشگری مجازی 4
گردشگری مجازی مازندران 3
گردشگری مجازی مازندران 2
گردشگری مجازی مازندران 1
تاسیسات اقامتی (هتل های) استان مازندران
غذاهای سنتی مازندران
ماههای مازندرانی
بازیهای بومی مازندران
پوشش محلی مازندران
آداب و رسوم مردم مازندران 2
آداب و رسوم مردم مازندران 1
[عناوین آرشیوشده]